وحید ضیائی

کاش درخت بودم

تا هر سال که به بار می‌نشینم

سایه‌ام

خنکای رهگذران بود

مجنون و راهی

تبر به دوش و خواب زده،

درختی که میوه‌های نارسش حتی

بهایی داشت

اندازه‌ی منقار پرنده‌ای

آدمم اما

و نگون بخت‌تر شاعر

ثمره‌ام ورقی

لای دندان قروچه‌ی ایل

و سایه‌ام

بر سر دوستان حتی

سنگین… .

زاد روز شاعر و نویسنده معاصر دکتر وحید ضیائی فرخنده باد.