«به نام خدا»
یادداشتی برای «بزرگ»
به قلم سعید صمدی خوشخو
عضو انجمن علمی ادبیات دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین
با نزدیک شدن به فروپاشی حکومت قاجار و رواج سبک زندگی شهری و بورژوازی در ایران، رویهای جدید در نوع نگرش و نگارش روشنفکران و نویسندگان، پدید آمد. این دست نویسندگان، از دنیای ذهنی نویسندگان سلف خود عبور کرده و دنیای عینی و واقعی خود را دستمایهی تولیدات هنری-ادبی قرار دادند.
بزرگ علوی از جمله آنهایی بود که با رویکردی نو و واقعگرا و با اتکا به زمینهی علمی-ادبی خود، پلی میان ادبیات و زندگی ملموس مردم ساخت و رسالت سیاسی-اجتماعی جامعه را عهدهدار شد. او و عدّهای دیگر، از طلایهداران دانشآموختگان ایرانی در اروپا بودند و همین امر باعث شد به موازات فضای ادبی غرب، شکل و محتوایی نو و رئالیستی در داستانپردازی و مناسبات اجتماعی ایران متبلور شود و صدای گروههای وسیعتری از مردم بازتاب داده شود. بسیاری از پژوهشگران، علوی را به همراه هدایت و چوبک، از سردمداران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند که نقشی ژرف و شگرف در برونرفت از اسلوب کهنه و انتزاعی و راهیابی به صناعات جدید و واقعی ادبیات داستانی ایفا کردهاند؛ میتوان گفت که افراد نامبُرده، نقطهی گُذار ادبیات داستانی از نوع تعلیمی به رئالیسم و زمینهساز ورود به نوع اجتماعی آن هستند.
از دیگر عواملی که علوی را متمایز میکند، رنگ و بوی سیاسی آثار اوست که نشان از دغدغهمند بودن و مسئولیتپذیری نویسنده در قبال اتفاقات، در سطوح خُرد و کلان اجتماعی است؛ همو که مکرر با نگاهی نقّادانه، ارکان و اشخاص حاکمیت را سوژهی متون داستانی خود قرار میدهد، به گِرِهی اجتماعی میپردازد که محوریت پیرنگ را بر عهده دارد و با وام گرفتن از مرام حزبی و سیاسی خود، آموزههایی را در راستای گشایش مشکلات ارئه میدهد. او در عصر پاگیری نحلههای مختلف «چپ»، از جمله کمونیسم و سوسیالیسم زندگی میکرد؛ عصری که دو لفظ “تودهای” و “روشنفکر” از نظر نسل جوان ترادف معنایی داشتند و لازم و ملزوم هم دانسته میشدند. شایان ذکر است که حزب توده و عملکرد آن، از گذشته تا حال، موافقین و مخالفینی داشته امّا حاکمیت روح ایدئولوژیک بر ادبیات و شکلگیری حرکتهای انحصارگرای ادبیات توسط این حزب از جمله مسائلی است که از نگاه منتقدان پوشیده نمانده و همواره مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرَد. از نظر علوی، هنرمند، مبارزی سیاسی است که چگونگی برخورد او با تحولات سیاسی، زمانی و قدرت حاکم، در تعیین ارزش آثارش نقش مهمی بازی میکند.
علوی پس از آزاد شدن از زندان رضاشاه و کنارهگیری از مرام سیاسی پیشین خود و مهاجرت به آلمان (یک ماه قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) همکاری خود را با نشریاتی چون کاوه برلین و آینده تهران آغاز کرد و به نوعی نقد دانشگاهی گروید که ماحصل آن را میتوان کتاب تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران دانست. او در کتاب نامبُرده سیر تحول ادبیات معاصر ایران -از دورهی بیداری و عصر مشروطیت تا ۱۳۴۰ خورشیدی- را به چهار دوره زمانی تقسیم میکند:
- از آغاز قرن بیستم تا انقلاب مشروطه؛
- دورهی جنگ جهانی اوّل؛
- دیکتاتوری بیستساله؛
- پس از ۱۳۲۰.
مدتی پس از سکونت در برلین شرقی، به معرفی یان ریپکا، ایرانشناس مشهور، استادیار دانشگاه همبولدت شد و به تدریس زبان، تاریخ و فرهنگ ایران پرداخت. او حتی پس از بازنشستگی نیز به فعالیتهای علمی، ادبی و پژوهشی خود ادامه داد و دانشجویان و شاگردان خود را در همین عرصه راهبری نمود. سرانجام مجتبی آقابزرگ علوی ادیب، سیاستمدار، نویسنده و پژوهشگر ایرانی، بر اثر عارضهی قلبی، در بیمارستانی در برلین بستری شد و در روز یکشنبه، ۲۸ بهمن ماه ۱۳۷۵، پس از ۹۳ سال عمری پُر بار، درگذشت.
چمدان، چشمهایش و 53 نفر از نمونه آثار قابل توجه او هستند که هر کدام در جای خود میتواند مخاطب را از نظر نوع نثر نویسنده و دادههای تاریخی-اجتماعی و سیاسی، علاقمند سازد.
زندهباد یاد و خاطر رفتگان راه قلم
۲۸/۱۱/۱۴۰۰