اثر مرکب
اثر مرکب

سالها پیش که دچار افسردگی شدیدی بودم بدنبال راهی برای خلاصی از آن (و شاید خودم!) بودم. در اینترنت شروع به جستجوی روشهای بهبود بودم که برای اولین بار با اساتید انگیزشی آشنا شدم یا بهتر بگویم به آنها توجه کردم. این آشنایی طرز فکر و زندگی‌ام را دگرگون ساخت. در مسیر تحولم و طی اتفاقاتی با استاد گرامی، آقای دکتر ضیایی آشنا شدم و این آشنایی به دوستی بین ما انجامید. از آنجایی که یکی از وجوه مشترک من و آقای دکتر ضیایی مطالعه کتابهای انگیزشی بود از من خواست در مورد معرفی تعدادی از کتابهای انگیزشی مطلبی بنویسم (هر چند در اینجا اعتراف می‌کنم که حجم مطالعه کتابهای انگیزشی ایشان به مراتب بیشتر از من بوده است). از جمله کتابهای انگیزشی عالی که هر دویمان در مفید و کاردبری بودن آن اتفاق نظر داریم اثر مرکب نوشته آقای دارن هاردی است. این کتاب جزو پرفروش‌ترین کتابهای انگیزشی در ایران و سرتاسر جهان است. پس از فکر درباره اینکه چطور این کتاب را معرفی کنم تصمیم گرفتم کتاب را به زبان خودم خلاصه‌نویسی کنم.

کتاب اثر مرکب کتابی نسبتا کم حجم است که در شش فصل در سال ۲۰۱۰ به رشته تحریر درآمده است. قبل از مقدمه نویسنده، دو پیش مقدمه وجود دارد. پیش مقدمه اول مربوط به نظرات نویسندگان و محققان برجسته حوزه موفقیت درباره این کتاب است. افرادی از قبیل برایان تریسی، جک کنفیلد، جان آساراف، دنیس ویتلی و دیگران که در مورد این کتاب صحبت کرده‌اند. توصیه مشترک این افراد، خواندن کتاب و عمل کردن به راهنمایی‌ها آن است.

 پیش مقدمه دوم در حقیقت پیامی از جانب آنتونی رابینز است. آنتونی رابینز که به گفته خیلی‌ها موفق‌ترین مربی و سخنران انگیزشی دنیاست، همانند دارن هاردی موفقی خودساخته است. وی در این پیام خطاب به خوانندگان می‌گوید کتاب اثر مرکب اصول اساسی موفقیت را در بردارد و نقشه راهی برای رسیدن به اهداف و آرزوهایتان است. آن را بخوانید و بدان عمل کنید.

اثر مرکب درباره چگونگی کسب موفقیت است. این جمله‌ای است که نویسنده مقدمه کتاب را با آن شروع می‌کند. سپس به این نکته اشاره می‌کند که همگی ما در معرض بمباران تبلیغاتی رسانه‌ها برای خرید محصول یا کالا برای رسیدن سریع به خواسته‌هایمان قرار داریم ولی همه این راهها تقلبی و غیر واقعی است مانند تبلیغات قرصهای لاغری. هاردی اثر مرکب را تنها راه رسیدن به موفقیت معرفی می‌کند.

وی فصل اول کتاب با عنوان اثر مرکب در عمل را با داستان زندگی خودش و اینکه پدر سختگیر و منظمی داشته است شروع می‌کند. پدری که با شعار نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود بذر نظم و تلاش سخت را در وی کاشته است.

با داستان سه دوست اثر مرکب که تاثیر بزرگ شدن تاثیر انجام کارهای کوچک و منظم طی زمان است را به طرز زیبایی به خواننده انتقال می‌دهد. سپس می‌گوید انتظار دارم درک کنید تنها راه کسب موفقیت انجام کارهای مداوم، کسل کننده و بی‌هیجان بصورت منظم است.

فصل دوم کتاب اختصاص به سنگ بناهای زندگی دارد: انتخاب‌ها. در این فصل هاردی به اهمیت انتخاب‌ها خصوصا انتخاب‌های کوچک و ناخودآگاه می‌پردازد. تاکنون فیل گازتان گرفته یا پشه نیش‌تان زده است؟ با همین مثال ساده تاثیر چیزهای کوچک (انتخاب‌های کوچک و نتایج آنها) در زندگی را یادآور می‌شود و با سخنی از جیم ران، مربی و مشاور زندگی اش ادامه می‌دهد: آنچه انجام دادنش آسان است انجام ندادنش نیز آسان است. برای نحوه مدیریت انتخابهای کوچک و ناخودآگاه روشی ساده وجود دارد و آن اینست که عملکردهای روزانه‌مان که ناشی از انتخاب‌ها هستند را در دفترچه‌ای جیبی ثبت کنیم تا به آگاهی از روند کنونی تصمیم گیریمان برسیم و بعد آن را در جهت اهداف خود اصلاح کنیم.

در ادامه تاثیر زمان و اینکه انجام کارها و انتخاب‌های صحیح در طول زمان منجر به موفقیت می‌شود اشاره می‌کند و با توضیح مدل برایان تریسی فصل را به پایان می‌برد: اگر هر روز به اندازه ۱/۰ درصدِ روز قبل کارتان را پیشرفت دهید با اثر مرکب بعد از یک سال کار شما ۲۶ برابر می‌شود!

فصل سوم کتاب به عادتها اختصاص دارد. عادتها همان اسبی است که باید افسارش را به دست بگیریم. بیشتر عادتها با تکرار و تمرین کافی در طول زمان بصورت ناخودآگاه درآمده‌اند. یکی از دلایل اصلی عادتهای بد، لذت‌های آنی حاصل از انجام آن است. برای تغییر عادتها بد به عادت خوب و پیشرفت در این راه باید دلیل داشت، دلیلی محکم و عمیق تا در شما انگیزه بوجود آورد. دارن هاردی، تنفر را یکی از انگیزاننده‌های قوی معرفی می‌کند. تنفر از شکست، تنفر از تحقیر، تنفر از نادیده گرفته شدن. برای مبارزه با آنها باید بخود انگیزه بدهید. ممکن است با انجام این کارها نیز نتیجه‌ای حاصل نشود. چرا؟ چون اهداف مشخص نیستند. با مشخص شدن اهداف است که به دنبالش می‌رویم.

اینجاست که بپرسید چگونه از شر عادتهای بد خلاص شوم. باید دلیل نیروی چرایی تغییرتان آنقدر قوی باشد که از خوشی‌های زودگذر دل بکنید. طی ۵ مرحله می‌توان از دست عادتهای بد خلاص شد: محرکهای عادتهای بد را در خود پیدا کنید، سپس از دست چیزهای که شما را به سمت عادتهای بد سوق می‌دهد خلاص شوید مثل افکار، آدمها و موقعیتها. آنگاه عادتهای خوبی پیدا کرده و جایگزین عادتهای بد کنید. در ادامه چند تکنیک هم برای ایجاد عادتهای خوب پیشنهاد می‌دهد. سفره موفقیت را بچینید، هنگام تغییر از عادت بد به عادت خوب توجه‌تان به نیمه پر لیوان باشد، همراهی موفق پیدا کنید، با دوستان خود رقابتی رفاقتی برای تغییر ترتیب دهید و برای اینکه برای چسبیدن به عادت خوب به خود پاداش دهید.

البته تغییر سخت است. طبق تحقیقات باید رفتار جدید ۳۰۰ بار انجام شود تا به تکراری خودآگاه (عادت) تبدیل شود.

تکانش فصل چهارم کتاب است که با یادآوری قانون اول نیوتن در فیزیک شروع می‌شود: طبق این قانون هر چیزی دوست دارد در همان وضعیت خودش باقی بماند چه ساکن و چه در حال حرکت. تغییر وضعیت همیشه انرژی زیادی مصرف می‌کند. برای یک قطار تغییر حالت از سکون به حالت حرکت در ابتدای امر انرژی زیادی می‌طلبد ولی بعد از شروع حرکت ادامه مسیر با انرژی به مراتب کمتری طی می‌شود. تغییرات در انسانها نیز مشابه حرکت قطار مستلزم انرژی است. چگونگی ایجاد تکانش در زندگی به این شرح است که اول اهداف و ارزش‌های اصولی تعیین می‌شود و براساس آنها تصمیمات اتخاذ شده و انتخابهایی برای ایجاد رفتارهای جدید و مثبت صورت می‌پذیرد و نهایتا با تکرار و انجام منظم آنها در طول زمان تبدیل به عادت می‌شوند. دارن هاردی به اهمیت ثبات قدم و پایداری در ایجاد تکانش اشاره می‌کند و با مثال آبکشی از چاه مفهوم آن را کامل می‌کند: وقتی با پمپ دستی شروع به کشیدن آب از چاهی می‌کنید باید تلاش زیادی کنید تا آب از پمپ جاری شود. پس از آن تلاش کمتری برای ادامه کار لازم است. حال اگر دسته پمپ را رها کنید آب درون پمپ دوباره به چاه برمی‌گردد و برای جاری کردن دوباره آب بایستی باز هم تلاش زیادی بکنید.

فصل پنجم کتاب مربوط به تاثیرهاست. همه ما از سه چیز تاثیر می‌پذیریم: ورودی ذهنمان، ارتباط با افراد و محیط اطراف. درباره ورودی‌های مغزمان باید گفت همانطور که در انتخاب غذای سالم برای بدنمان دقت می‌کنیم بایستی مغزمان را نیز با ورودی‌های سالم تغذیه کنیم و این کاری است که بایستی تا آخر عمر انجام دهیم. اولین قدم در این مسیر این است که کمتر در معرض اخبار و ورودی‌های منفی باشیم. اخبار و سریالهای تلوزیون مربوط به جنگ، سیل، بیماری، قتل، خیانت است یا مربوط به غروبهای زیبا در جهان یا اختراعی قشنگ و یا ساخت بنایی زیبا؟ پس تلوزیون خاموش! قدم دوم در این مسیر ورود اطلاعات مثبت و جایگزینی آن با ورودی‌های منفی است.

دومین تاثیر مربوط به ارتباطات است. افرادی که عادت داریم با آنها رابطه داشته باشیم ۹۵% شکست‌ها یا موفقیت‌هایمان را مشخص می‌کند. رفتار و نگرشی که بر اثر ارتباط با افراد در معرضش هستیم را کم کم در زندگی‌مان به کار می‌گیریم و بسیار آهسته به عادتهایمان تبدیل می‌شود. با توجه به شناختی که از افراد دارید ادامه رابطه را به یکی از سه شکل ادامه دهید: قطع رابطه، محدود کردن رابطه و یا گسترش رابطه. کسی که با او پیاده روی می‌کنید سرعتتان را مشخص می‌کند، پس در مورد ادامه ارتباط با افراد قوی عمل کنید.

محیط سومین تاثیر است. کاشتن بلوط در گلدان رشدش را محدود می‌کند. پس محیطتان را برای حمایت از اهدافتان بسازید. کارهای ناتمام را تمام کنید و به آنچه امروز می‌توانید انجام دهید فکر کنید.

کتاب با شتاب تمام می‌شود! وقتی تمرین کردید، تلاش مداومی انجام دادید وقتی آماده شدید دیر یا زود با لحظه واقعی روبرو می‌شوید و در آن لحظه مشخص می‌کنید که چه کسی هستید و چه کسی می‌شوید. وقتی اوضاع خوب است همه عالی عمل می‌کنند وقتی اوضاع سخت می‌شود وسوسه‌های عقب نشینی شروع می‌شود در این لحظات بایستی جا نزنیم و عقب نشینی نکنیم. به قول جیم ران آرزو نکنید که ای کاش آسان‌تر بود بگویید بهتر و بیشتر تلاش می‌کنم.

برای شتاب گرفتن در نتایج بیش از انتظارتان ظاهر شوید. فقط با کمی بیشتر دویدن از مسافت هدفتان، محدودیت‌ها را بشکند و نتایج را چند برابر کنید.

کتاب با قسمت نتیجه‌گیری تمام می‌شود. سه جمله از این قسمت گلچین کرده‌ام:

  • ترغیب بدون عملکرد منجر به خودفریبی می‌شود.
  • برای داشتن نتایج متفاوت باید کارهای متفاوت انجام دهید.
  • بهترین راه برای بدست آوردن آنچه از زندگی می‌خواهید تمرکر کردن برای دادن آن به دیگران است.

خواندن کتاب و عملکرد به آموزه‌های آن را به شما پیشنهاد می‌کنم.

لازم به ذکر است فایل صوتی کتاب اثر مرکب با صدای نویسنده این متن در آدرس زیر قابل دانلود می‌باشد.

لینک دانلود ⬇️

📎 مقدمه

📎 فصل اول

 

آقا ده ده زاده

 

 

علی آقا ده ده زاده