به بهانه روز خبرنگار
مروری بر آثار ژورنالیستی وحید ضیائی
وحید ضیائی تاکنون ۵ اثر از گزیده یادداشتهای روزنامهنگاریاش را منتشر کرده است. او در آغاز یکی از جوانترین سردبیران کشور بود که فعالیت حرفهای خود را با نوشتن یادداشتهای اجتماعی و طنز، در نشریات محلّی چون: «چشمه اردبیل» و «پیام اردبیل» آغاز کرد و به دعوت «نشر آوای» مردم به عنوان مدیر داخلی و سردبیر ویژهنامههای ادبی شروع به کار کرد. هر چند در اوایل دههی هشتاد حضور مؤثر نشریهای چون «آوای اردبیل» که رویهای غالباً اجتماعی و فرهنگی و ادبی داشت، کنار مجلاتی که از مرکز کشور منتشر میشد، فضای ادبی آن دوران را تحت تأثیر قرار میداد؛ اما برای نخستین بار انتشار ویژهنامههای تخصصی ادبی در نشریهی آوای مردم و تمرکز بر معرفی نویسندگان و شاعران معاصر فتح البابی در دوران ادبی آن روزگار شد.
ضیائی بعدها به دعوت مدیر مسئول نشریهی طنز و کاریکاتور «مطبخ» به عنوان سردبیر و آغازگر فعالیت این نشریه شروع به کار کرد. سابقه و دوستی او با عوامل نشریه طنز و کاریکاتور «گل آقا» به ویژه مرحوم عمران صلاحی و دوستی با بسیاری از طنزپردازان و کاریکاتوریستهای شهیر آن دوره، شمارگان نخست این نشریه را با موفقیت چشمگیری روبرو کرد، به طوری که هزینههای چاپ نشریه از تک فروشی آن تأمین میشد و این اتفاقی نادر در حوزهی نشریات محسوب میشد. تیم چهل نفرهی مطبخ تا چندین شماره به کار خود ادامه داد اما به دلایلی این همکاری دیری نپایید و ضیائی در مهاجرت شخصی به تهران اینبار به عنوان مدیر داخلی نشریهی «الفبا» (نشریهی آفرینشهای ادبی حوزهی هنری سراسر کشور) به فعالیت مطبوعاتی خود ادامه داد. همکاری با بسیاری از مجلات و روزنامههای آن دوره از جمله: «جام جم»، «یاد»، «همشهری»، «کارگزاران» و… آغاز یک دورهی طلایی در نوشتار اثر ژورنالیستی وی بود.
ناگفته نماند بین این دو اتفاق تنها شمارگان نشریهی «مرغ سحر» (سه شماره) به سردبیری ضیائی و مدیر مسئولی محمد سیمزاری در اردبیل منتشر شد که آن نیز به دلایلی امکان ادامهی حضور در جمع نشریات را نیافت. شماره واپسین مرغ سحر به مصاحبهی طنز با عمران صلاحی اختصاص یافته بود که آخرین مصاحبهی این طنزپرداز معاصر پیش از ارتحالش بود.
اواخر دههی هشتاد ضیائی با بیشتر روزنامهها و مجلات تخصصی ـ ادبی فعالت داشت. ترجمه، داستان، مقالات پژوهشی، یادداشت و چاپ نظردیدگاههایش در این دورهی پرشکوه حضور وی در نشریات کاغذی و مجازی امکانپذیر شد.
بعدها به دعوت یزدان سلحشور صفحهی ادبی «روزنامه ایران» (دههی نود) چهارشنبههایش را به مقالات ادبی اختصاص داد. حاصل این مجموعه مقالات، کتاب ((ایران نوشتها)) بود که در حوزهی ادبیات و فرهنگ مقالات جامعی را ارائه کرده است. این آثار عبارتند از:
۱) صدا، تنهائی، پژواک: مجموعهای از نقدها و یادداشتهای منتشر شده به قلم وحید ضیائی است که شامل سه بخش مجزاست. بخش اول یادداشتها و نقدهایی بر آثار وی توسط نویسندگان معاصر، بخش دوم یادداشت ها و نقدهای ایشان دربارهی آثار دیگر نویسندگان و بخش آخر یادداشتهای کوتاه گردآوری شده از فضای مجازی با موضوعات ادبی مختلف.
۲) ژورنالیسم جوانی: گزیدهای از نقدها و یادداشتهای دههی هشتاد وحید ضیائی در این کتاب آمده است که قلم تیز و انتقادی او طی این دهه و پرداختن به موضوعات سیاسی ـ اجتماعی روز و پیوند آنها با ادبیات از ویژگیهای بارز این کتاب است. نام برخی از نشریات و مجلات عنوان شده در این اثر اکنون به ورطهی فراموشی سپرده شده است.
۳) تلخپند و خرده فرمایشات: طنز نویسی به نظم و نثر همواره یکی از دغدغههای ضیائی بوده است. حتی تلخپند او نیز حاصل جمعآوری پنج مقالهی پژوهشی در حوزهی طنز و هزل در ادبیات گذشته و حال است. خرده فرمایشات و تلخپند هر کدام بیشتر در طی دو دهه در نشریات و مجلات مختلف منتشر شده بودند.
۴) ایران نوشتها: شامل مجموعه مقالات منتشر شده در روزنامهی ایران و نگاهی متفاوت به سینما و شعر، غزلیات حافظ، سیر طنز در ایران، ادبیات سیاسی و غیره است.
تاکنون بیش از ده ها مطلب در خبرگزاری های مختلف از وب منتشر شده است .
جوانترین روزنامهنگار آن روزگار، اکنون در ۴۳ سالگی خویش، ۲۳ سال سابقهی روزنامهنگاری را با خود دارد. به قول خود او: اگر بیمهاش روزنامهنگاری بود اکنون باید به فکر بازنشستگی میبود!
وحید ضیائی جزو پرکارترین روزنامهنگاران در حوزههای مختلف فرهنگی و ادبی، طی دو دههی گذشته بوده است و شاید شهرت خود را نیز مدیون همین ارتباط مداوم با رسانه است!