سال ۱۳۹۰ جرقه کلاسهای ادبیات خالق با تدریس وحید ضیایی در سراسر کشور زده شد. این کلاسها درکتابخانههای عمومی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دیگر مراکز فرهنگی و هنری شکل گرفت و درست برخالف مسیر ادبیات دانشگاهی ما که به قول مرحوم سیدحسن حسینی ذوق ادبی را باید کنار در ورودی دانشگاه تحویل داد و داخل رفت و ذوق کش هستند تا ذوق پرور، با شیوهای جدید از آموزش ادبیات خلاق که در دیگر کشورها نیز بارها آزموده شده است، شروع به کار کرد. این کلاس ها با ایده اجرای شیوههای متفاوت آموزش ادبیات در شاخه های (شعر، داستان، نقد ادبی، پژوهش و نویسندگی و ترجمه) برای نخستین بار با طراحی و تدریس «وحید ضیائی» اجرا شد.
آموزش ادبیات خالق از سال نود تاکنون برای گروههای سنی مختلف برگزار میشود؛ در شعبههای مختلف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کودکان و مربیان کودکان و در حوزهه ای هنری و کتابخانه ها برای عموم علاقمندان ادبیات. از آنجا که مدرس این کلاسها هم در تهران و هم در اردبیل سکونت دارد، کلاسهای پر و پیمانی هم به صورت مرتب در کتابخانه مرکزی اردبیل و م<سسه صدرا و … با حضور علاقمندان به ادبیات فارسی شکل گرفت که اتفاقا یکی از پربارترین این کلاسها است. اکنون پس از برگزاری بیش از ۵۰۰ جلسه و پشت سر گذاشتن نه سال توسط هنرجویان دوره های ادبیات خالق، ۲۳ عنوان کتاب به عنوان خروجیهای این مجموعه به جمع کتابهای منتشر شده در کشور راه یافتهاند و با وجود اینکه اولین کتاب نویسندگانشان هستند، به شهادت نقد ها و نظرات مختلف هیچ چیزی از یک کتاب خوب در حوزهای که نوشته شده اند کم ندارند و با وجود اینکه بیشتر این نویسندگان هیچ یک سابقه ادبی نداشته اند اما کارشان به قدری قابل دفاع است که بتوان با دقت و موشکافی آنها را نقد کرد و برای اننتشارشان جشن رونمایی گرفت.
آثار منتشر شده ادبیات خلاق
- تذکره شاعران اردبیل (جلد اول) از آغاز تا مشروطه، تالیف: زهره قاسمی ارجستان
- افسانه های فولکلور روسیه، ترجمه: الناز رستم نژاد
- اساطیر دور اساطیر دیگر )درآمدی بر دیگر گونههای شعر امروز ایران( به کوشش: مریم محمدی
- خیابانهای سرخ کوچههای عجیب )گزیده شعرهای سپید عاشقانه دهه هشتاد( به کوشش: مونا فلاح پور
- سبدی شعر و ترانه(مجموعه ترانه ها و تصنیفها): بهرام خیری
- در صلیب یاکریم ها مجموعه شعر سپید، دوزبانه: سهیال بنیادی
- خلوت آبی مجموعه داستان: مریم نیکنام
- قدرت باور : روانشناسی و ادبیات: فرحناز نوروزی
- داستانهای من و لیلا: اثر مشترک مهین تاج جباری طوی و لیلا فرید
- مستشرقین و ادبیات – در آمدی بر زندگی و آثار مستشرقین ادبیات پژوه- محسن فیاضی
- هشت گیاه، هشت خاصیت: صابر میرزایی
- این کتاب بیست سال بعد کامل میشود: مصطفی شکیبا
- رمان هفتاد سال تنهایی رباب مصلح
- هشتصد و هشتاد و شش نکته در باب داستان نویسی علی ینجه دهی
- چشمه باشی محله سینین… مهین تاج جباری
- نبض باد مجموعه شعر دوزبانه نعیمه اسلامی
- حرف های خیس سید مهدی موسوی مجموعه شعر
- رمان پشت چله خانه شیخ صفی ساناز محمد حسینی
- تو هم می تونی یک نویسنده خوب شوی: سویل محرم نژاد
- رمان از رودخانه گذشتیم نوشته افسانه رحیمی
- کتاب سخنرانی های انگیزشی حافظ به کوشش افسانه رحیمی
این کلاسها در سه بخش زیر طراحی و در مدت ۳ ساعت و نیم در هر جلسه برگزار میشود:
- آموزش خالقیت ِشعر شامل (نظریات، عروض، منظرها و مکتبها، خوانش و تاریخ ادبیات، تولید متون ادبی همزمان در کلاس به صورت کار گروهی…)
- آموزش داستان نویسی خالق ( بررسی مکتبها، آموزش اصول داستان نویسی، نقد و بررسی آثار هنرجویان، نقد و بررسی کارگاهی آثار نویسندگان بزرگ جهان)
- نقد و بررسی آثار شعری و داستانی به فراخور موضوع مطرح شده در هر جلسه
در حقیقت در دو جلسه برگزار شده این کلاسها در هفته مخاطب هنر آموز هم با نظریه های ادبی، هم نقد کتاب، هم شیوه های آموزش و خوانش شعر و داستان آشنا میشود و به واسطه اینکه جلسات آزاد است (علاوهبر اعضای ثبت نام شده) در هر جلسه بالغ بر ۳۰ نفر عضو فعال شرکت کننده آموزش میبینند و به همین دلیل است که تعداد کتابهای نقد شده در سالهای پیش بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب بوده است؛
اهداف
پرورش صحیح استعداد های منحصر بفرد در حوزه نویسندگی علی الخصوص افرادی که به علت دور بودن از پایتخت امکان آموزش حرفهای را ندارند، افزودن بر میراث مکتوب کشور، افزایش خواندن و امانت کتاب، بالا بردن سطح فرهنگی برنامه های کتابخانه ها و مراکز فرهنگی دولتی و خصوصی در ایران، تربیت نویسندگان و کتابخوانان حرفهای، افزایش عضو کتابخانه ها و در نهایت انتشار حاصل فکری – آموزشی این کلاسها در قالب کتاب نوشته شده توسط هنر آموزان، بزرگترین دستاورد این کلاسها است که انجام پذیرفته و خواهد پذیرفت.
وحید ضیایی استاد و مبدع این دوره کالسها، دانش جوی دکترای زبان و ادبیات فارسی ست و تاکنون ۲۳ عنوان کتاب از این نویسنده، شاعر و پژوهشگر منتشر شده است
در طی سالهای اخیر کلاسهای ادبیات خلاق بصورت کارگاههای سه روزه نیز در اقصی نقاط کشور برگزار میگردد و برای سهولت دسترسی آحاد علاقمندان برنامهریزی و اجرای برخی از کلاسها بصورت مجازی و نیمهحضوری نیز امکانپذیر شده است. استقبال خوب علاقمندان به ادبیات فارسی از خارج کشور نشانه همین رویکرد تازه میباشد.
یادداشتهای منتشر شده برخی از صاحبنظران درباره مجموعه ادبیات خلاق
استاد حسن رستم زاد منصور (مدرس ادبیات)
بیست وهفتم دی ماه سال هزاروسی صدونود وچهارحضورگرم وصمیمی هنرجویان کلاسهای ادبیات خلاق سرمای دی از فضایخانه زدود و بهنظارهی رنگین کمانی از اندیشه وخیال عزیزانی نشستم که درعین جوانیا فکار بس متعالی درسرداشتند وآیندهی پرباری را نوید میدادند. هریک با اثری ازحاصل کنکاش فکری بهمعرفی اثر و خویشتن پرداختند و پس از اندک صحبتی بهخاطر تعهدی که بهخانواده داشتند سروقت ما را ازحضورخود بیبهره گذاشته، منزل را ترک کردند. من ماندم و آثار یادگاری از این عزیزان وحسرت مجالست بیشتر با ایشان: ولی «بوی گل ازگلاب م یگرفتم» و با تورّق درکتاب هرکدام برذوق و اندیش همندی آنان زهازه میگفتم و بر فکر و قلمی که چنین استوار نوباوههای خیال را درقالب کلام جان بخشیده است دست مریزاد گفته، بر پرورندهی آن تحسینها نثار میکردم، تا این که پافشاری و اصرار یکی از یاران این حلقه، مبنی برنوشتن نقدوتحلیل به هریک ازآثار این هنرجویان گرامی آن هم در زمان اندک، کار را براین جانب تا اندازهای مشکل ساخت، چرا که من نه اهل نقد و تحلیلم، و نه چنان که باید اهل قلم وصاحب دفتر، اما اگرقبول افتد خود را بهعنوان یکی ازکمترین خادمان فرهنگ و ادب این سرزمین اهورائی میدانم و درحد توان با زبان و بیان درتقویت مبانی آن تلاش کرده و میکنم.
نقد و تحلیل آثار تک تک این عزیزان فرصت مناسب و فراخ دامنی رانیازمند است که فعلاً مجال آن نیست وتنها به معرفی گونهای از اثر دریافتی هریک ازایشان به طور مختصر بسنده میکنم تا «وقت دگر».
کتاب «اساطیردور، اساطیردیگر» درآمدی است بر دیگرگونههای شعر معاصر از لونی دیگر که خانم مریم محمّدی آن رابه زیورطبع آراسته است. کتاب ازجیغ بنفش هوشنگ ایرانی تا شعرآستان وحید ضیائی، ازموج نو احمدرضااحمدی تافرانو اکبراکسیر، از شعر پسانیمائی علی باباچاهی تا شعرسپید و آئینی طاهر هی صفارزاده، ازسیمین بهبهانی و یوسفعلی میرشکّاک وازشعرحجم یدا.. رویائی تاموج ناب سیدعلی صالحی و…. رادربردارد. خانم محمدی را عقیده براین است که این شاعران «زیربیرق کسی نبوده، دارای شخصیّتی مستقل هستند که با تکیه بردانش وپشتوانهی فرهنگی قوی نُرم زبان و محتوای رایج راشکسته، بهظرفیتهای زبانی افزودهاند» ودرآخر مقدّم هی کوتاه خود نتیجه گرفتهاند که این «البته حکمی قطعی، دائمی وغیرقابل تغییرنیست». آشتی دادن این همه افکار متضاد و نشاندن بانوی غزل ایران سیمین بهبهانی درکنار شاعر عاصی و ستیزهگری چون یوسفعلی میرشکاک هنری است کاری، که خانم مریم محمدی به خوبی ازعهدهی آن برآمده است.
کتاب «افسانههای فولکلور روسیه» ترجمهی خانم الناز رستم نژاد دربردارند هی شانزده داستان از ایرناژلنوا نویسند هی روسی است که از متن انگلیسی بهفارسی برگردانده شده است. اگرچه نام کتاب درزبان انگلیسی بهشکل دیگری است ولی مترجم آن را در پیش گفتار کتاب با عنوان «داستانهای فولکلور روسیه» معرفی کرده، در عنوان و سرشناس هی کتاب «افسانه های فولکلور روسیه»! درج نموده است.
روشن است که مترجمی کاری توان فرسا است ولازمهاش آشنائی کامل با فرهنگ و ادب حوزهی زبانی نویسنده است بهویژه وقتی سروکار آدمی با ادبیات شفاهی است به تلاش و حوصلهی چند برابر نیاز است آن هم وقتی فرهنگی بهغنای فرهنگی سرزمینی چون روسیه باشد. تلاش خانم رستمنژاد دربرگرداندن مطلب بهزبان فارسی موفقیتآمیز و تحسین برانگیز است و امیداست که با کار مداوم وتلاش مستمرّخود از رهروان راستین استوانههای ترجمهی این سرزمین مرحوم عبدا…توکل و مرحوم رضا سیدحسینی بوده، راه و منش آنها را در اصالت ترجمه و رعایت متن پیگیرند.
«پسته وهفت برادر» نام کتاب دو زبانهی فارسی _ترکی برای گروه سنی ج کودکان است که خانم سولماز صادقزاده آن را روایت کردهاند. انگارخانم نصرآبادی سفارش مولانا را مبنی بر این که:
«چون که باکودک سروکارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد»
دراین کتاب بهکاربسته است. اگرچه اندیشه ورزی وخوش فکری خانم صادق زاده در آثار دیگرش چون «نان تنهایک واژه نیست» و… مشخص است ولی دراین کتاب ایشان بهسائقهی شغلی خود که بهعنوان یکی از کارکنان کارآمد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شناخته میشود، داستانی کودکانه آن هم با دو گویش فارسی و ترکی را ارائه میدهد تا مهارت و هنرخود را درصرّافی قضاوت وداوری خوانندگان محک زند.
یکی ازموضوعاتی که مغفول مانده و تاکنون چنان که باید بدان پرداخته نشده بود، فراهم آوردن تذکرهای ازشاعران اردبیل و حوالی است که خوشبختانه این آرزو با تلاش خانم زهرهی قاسمی جامهی عمل پوشیده، جلد اول آن با نام «تذکرهی شاعران اردبیل از آغاز تا مشروطه» چاپ و منتشرشده است. پرداختن بهچنین موضوعی هماره دغدغهی فکری بزرگان فرهنگی این شهر هم چون مرحوم بابا صفری و… بوده است که هریک بهنوبهی گامهای آغازین برداشتهاند اما چنان که باید شامل و بازگویندهی سیمای حقیقی
شاعران این خطّه نبوده است. البته باید اذعان کرد که کار تحقیقی هر اندازه هم جامع و دقیق باشد باز بهخاطر عدم دسترسی محقّق به تمام منابع و مآخذ دارای کاستی خواهد بود.
خانم قاسمی درعین جوانی کارپیران کرده و تحقیق فراخ دامنی آغازیده است که نمایهی آخرکتاب گویای جدیتّ و پشتکار او است. امید است در مجلدّات بعدی با مراجعه بهمنابع دست اول و جنگها و نسخههای خطی اطلاعات وسیعتر و دقیقتری ارائه دهند.
«درصلیب یاکریمها» نام کتاب یاست بر مجموعهای ازشعرسپید خانم سهیلا بنیادی که دربرگیرندهی بیست شعر سپید بیعنوان همراه با برگردان آنها بهزبان ترکی استانبولی.
البته ازاین مجموعه شعر دوم و سوم دارای عنوان هستند که اولی به هلما و همهی دختران وطن و دومی به امیرعلی پسر خانم بنیادی اتحّاف یافته است. از چینش واژهها چنان پیداست که غوغائی دراندرون گوینده است که با ایجاد گنگی درکلام بر رازوارهگی مفاهیم آن هرچه بیشترافزوده است. وسرانجام «سبدی شعروترانه» نام کتابی ازآموزگار صاحب ذوق آقای بهرام خیری است که ب هخاطر آشنائی با هنر موسیقی، بهتلفیقی از دو هنر شعر و موسیقی دست یازیده است. هر چند که شعر تعلیمی آن هم چون به ریزهکاریهای فنی پردازد از زیور آرایههای ادبی پیرایش مییابد و از چشم نوازی و دل نشینی آن میکاهد، ولی آقای خیری در بیان منویاّت به نحو مطلوب از عهدهی انجام کار برآمده و در مناسبتهای مختلف ارادت خود را بهبزرگان عرصهی هنر موسیقی هم چون مرحوم محمدرضا لطفی و استاد محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان و… بیان داشته و از عهدهی معرّفی برخی از گوشهها و دستگاههای موسیقی و تصنیفها و ترانهها به خوبی برآمده است. امید است که آقای خیری با توجه بهمشرب هنری و آگاهی و اطلاع از دانش موسیقی، در معرّفی موسیقی محلی و خوانندگان و نوازندگان بومی گامی اساسی بردارند و از گوشه و زوایای پنهان و ناشناخته این هنر در منطقه پرده گشایند.
پرداختن بهآثار آقای ضیائی بهفرصت دیگری نیازمند است که بهقول مولانا «گفته آید در مقام دیگری».
برای همهی صاحب قلمان و هنرورزان توفیق حضرت باری را مسئلت دارم و امیدوارم که بیهراس از تنگناها و سنگ اندازیها در مسیر ارائهی افکار و آثار خویش محکم و استوار گام بردارند.
دکتر کاظم نظری بقا (شاعر پژوهشگر و مترجم)
فارغ از تعاریف گوناگون خلاقیت که از منظر روانشناسی به آن پرداخت شده است، میتوان گفت که ما به تعداد انسانها میتوانیم شخص خلاق داشته باشیم. هر کسی در نهاد خود نیروی بالقوهای دارد که با بروز و ظهور آن نیرو در واقع خلاقیت فردی متولد میشود. برای ظهور خلاقیت تکانههای بیرونی و یا درونی باید وجود داشته باشد.
شخص در خلوت خود و یا در مجامعی که تحریکگر قوهی خلاقیت باشد اگر قرار بگیرد امکان نمود آن بیشتر میشود. کلاسهای ادبیات خلاق کتابخانهی مرکزی اردبیل که بهمدیریت دکتر وحید ضیایی برگزار میشود این امکان را فراهم کرده که جوانان مستعد و توانمند به کشف آن نیروی درونی دست یافته و در عرصههای هنر و ادب تولیدات فکری و اندیشهگی خود را به نمایش بگذارند. کارگاه ادبیات خلاق ضیایی گستردگی زیادی دارد و هنرجویان این مکتب در عرصههای داستاننویسی و شعر و نقد و گاه ترجمه و موسیقی توانستهاند تواناییهای بالقوهی خود را بالفعل سازند. این وضعیت حاکی از تمرکز این کلاسها روی یک مقولهی واحد نیست، بلکه عمدتا بسیاری از ساحتهای ادبی و هنری را در برمیگیرد و حقیقتا باید اذعان کرد که ادارهی این نوع کلاسها کاری اگر سخت نباشد آسان هم نیست. جامعالاطراف بودن مدرس یکی از ابتداییترین ویژگیهای این کلاسها میتواند محسوب گردد که بحمدا… دانشی که جناب ضیایی دارد و بنده آن را در وجود ایشان سراغ دارم توانستهاند برای مدت طولانی این کلاسها را دایر و اداره کنند.
در برخی از کلاسهایی که به صورت عمومی و در حوزههای نقد ادبی بوده بنده شرکت جستهام و در آنجا مشاهده کردهام که چگونه هنرجویان مشتاقانه به بررسی اثر به نقد گذاشته شده پرداخته و نتایج تحقیقات خود را به صورت شفاهی و کتبی ارائه دادهاند. انجام این تکالیف نشان از آن دارد که برگزاری کلاسها یک طرفه نیست و صرف این که کلاسی باشد و هنرجویی و دیگر هیچ در این جا بیمعناست.
در یک حرکت عظیمتر و ماندگارتر هنرجویان دست بهخلاقیت مهمتری زدهاند و آن انتشار آثار تحقیقی بهصورت گروهی است. این کار در نوبت خود اگر نگوییم بینظیر است میتوانیم ادعا کنیم که کمنظیر است. معمول این است که در برخی از کارگاههای ادبی پس از برگزاری جلسات متعدد در پایان کلاسها یک اثر از نوشتههای هنرجویان در یک جلد انتشار مییابد، اما در کارگاههای وحید ضیایی هر کدام از هنرآموزان توانستهاند مستقلاً کتابی درخور را منتشر سازند. کتابهایی که از ساحتهای مختلف ادبی و هنری است. نکتهی دیگری که ذکر آن لازم است این است که بیشتر پژوهندگان ما اهل شعار هستند و قرار است انشاءا… تحقیقات خود را که از ازل شروع شده در پایان تاریخ برای مخاطبین خود به نمایش بگذارند و مدام از اثری که منتشر خواهند کرد داد سخن میدهند. این شعارگوییها در آیین ضیایی نیست. او مرد عمل است و این باید برای بسیاری از دوستان به اثبات رسیده باشد، هرچند که موافق میل آنها نباشد. آثار منتشرهی خود ضیایی و کارگاه او دلیل روشن این مدعاست. انسانهای امروز و فردا ما را به آثارمان قضاوت خواهند کرد نه به یاوهبافیهایمان. ما حق داریم به آثار تولیدی نقد داشته باشیم آن هم از نوع منصفانه و با در نظر گرفتن همهی جوانب، اما حق نداریم اثر و شخصیت کسی را تخطئه کنیم و این موضوعی نیست که بیشتر از این نیاز به توضیح داشته باشد. از خداوند مهربان برای ضیایی و کارگاه ادبیات خلاق او انرژی مضاعف خواستارم و امیدوارم در آینده علاوه بر کمیت آثار به کیفیت آثار هم بیشتر توجه شود تا از انگ بیمایهگی و کممایهگی مصون باشد.
مرحوم لطف الله شیرین زبان (داستان نویس)
تمام كارها اعم از ادبي، سياسي در ايران بهمثابه آن قطار دودي نخست وزير اسبق است كه گفت: تا اين قطار راه نيفتاده است هيچكس كاري بهآن ندارد ولي به محض به راه افتادن همه شروع به سنگ پراندن به آن ميكنند.
اين مثل اگر در پايتخت پنجاه درصد مصداق داشته باشد در اردبيل ما صددرصد بارز و عيني است كافه نشينان سيگار بر لب پوزخندي ميزنند و زير لب ميگويند: هي باز هم كتاب درپيت، یكي نيست به اينها بگويد اينها چيه در ميآوريد؟
آنها حتي زحمت نگاه كردن بهپشت جلد كتاب را هم به خودشان نميدهند و در تخطيه هركاري كه دوست ندارند از هيچ سخن دروغي فروگذار نيستند یكي از اين دوستان در گروه تلگرام نوشته بود یكي هست براي مقدمه نوشتن براي كتابها پنجاه درصد چاپ كتاب را متحمل ميشود و كاملاً معلوم است كه نوك پیكانش چه كسي را نشانه رفته است.
مينويسم: من پنج جلد كتاب دارم استاد زحمت مقدمهنويسي و تقبل هزينه را بهعهده بگيرد.
یک بار ميگويد: استاد مسافرته و چون شمارهاش را جويا ميشوم از زيرحرف خود شانه تهي ميكند يعني حرفش كاملاً كشك بوده مثل تمام ادعاهايش.
یكي را ميبينم ميگويم فلاني چه ميخواني با ژستي روشنفكرانه كه بابا مگر ماها وقت خواندن خزعبلات شماها را داريم ميگويد: در حال خواندن كافكا در كرانه هستم.
اولين بار است كه اسم كتاب را ميشنوم به كتابفروشي بهروز ميروم و جويا ميشوم با گشادهرويي كتاب موراكامي را ميدهد در عرض چند روز كتاب را ميخوانم و چند كتاب ديگر هم از اين نويسنده نامدار ژاپني ميخوانم كه بهترينشان همان كافكا در كرانه است بعد از حدود یك سال همان دوست روشنفكرم را ميبينم ميپرسم فلاني كتاب تازه چه در دست مطالعه داري؟ ميگويد: دنبال كافكا در كرانه هستم در اولين فرصت خواهم خواند.
يعني اين دوست نازنين ما در مدت یك سال حتي كتاب را تهيه نكرده است و اين است وضعيت غالب روشنفكري جامعه اردبيل و حال دكتر وحيد ضيايي در اين وضعيت ناهنجار و غبار گونه فرهنگي كاري نموده است كارستان و چهارده جلد كتاب از كتابهاي دوستان كه اكثرا هم شاگردي او را نمودهاند چاپ و توزيع كرده است آن هم در موضوعات كاملاً متنوع، شعر، ترانه، تحقيق و داستان.
كتابها اكثراً اثر اول نويسندگان هستند و بيشك اگر همت دوست عزيزما آقاي ضيايي نبود هيچ كدام از اين كتابها روي چاپ را نميديدند؛ به اين ميگويند.
یک كار بسيار خوب فرهنگي چاپ چهارده جلد كتاب فرهنگي با متنوعترين موضوعات در عرض یک سال. حال تمام دوستاني كه نشستهاند و هيچكاري نميكنند و چون ديگران كاري انجام ميدهند ناراحت ميشوند ميخواهند كتابها را ببينند ميخواهند نبينند چه غم اين گذشت زمان است كه ثابت خواهد كرد چه كسي برده و چه كسي باخته است.
یكی از دوستان روشنفكرم بهترين حرف را گفت: منكه كافكا خواندهام بيايم خزعبلات شماها را بخوانم؟